انشا از مادر می‌خوام ولی بدنه و... هم رعایت بشه معرکه میدم

مقدمه مادر واژه ای است که در خود تمام عشق و فداکاری و محبت و حرمت را جا داده است و او مثل یک آفتاب زندگی ما را روشن و مثل ماه در شب های تنهایی مان مارا همراهی می‌کند بدنه مادر اولین معلم و همدم ماست او با صبر و حوصله ما به زبان عشق و مهربانی اموخته و با دستان گرم مارا بغل کرده مادر مثل یک درخت تنومند پناهی ایمن برای ماست در لحظات سختی او با آغوش گرم ما را در خود پناه میدهد مادر با وجود تمام سختی ها هرگز از ما درست نمیکشد او با تمام وجود به ما عشق می ورزد و برای خوشبختی ما از هیچ تلاشی دریغ نمی‌کند نتیجه گیری من هرگز نمیتوانم تمام مهربانی و فداکاری های مادرم را فراموش کنم و آنها را جبران کنم و سعی میکنم با قدردانی زحماتش را جبران کنم برایش تاج بده

انشای ساده درباره مادر مقدمه مادر، یکی از بخش‌های مهم زندگی هر فرد است. او اولین معلم و دوست مهربان ماست. در این انشا، به ویژگی‌ها و نقش‌های مادر در زندگی‌ام اشاره می‌کنم. بدنه مادر در تمام مراحل زندگی، با عشق و محبتش کنارتان است. او با دلسوزی به ما رسیدگی می‌کند و در سختی‌ها از ما مراقبت می‌نماید. وقتی بیمار می‌شویم، او بی‌تابی می‌کند و شب‌ها بیدار می‌ماند تا حال ما را بهتر کند. مادر به ما یاد می‌دهد که چگونه باید خوب باشیم و چه رفتارهای صحیحی در اجتماع از خود نشان دهیم. او به ما آداب و رسوم را یاد می‌دهد و کمک می‌کند تا ما انسان‌های بهتری شویم. هر چیزی که امروز می‌دانم، بخشی از آن مدیون زحمات مادر است. مادر برای من همواره یک الگو بوده است. صبر و فداکاری او به من یاد داده که چگونه در زندگی با مشکلات مقابله کنم. من هر روز به او نگاه می‌کنم و سعی می‌کنم از او بیاموزم و رفتارها و صفات خوبش را در زندگی‌ام به کار ببرم. در روز مادر، من همیشه سعی می‌کنم یک هدیه کوچک برای او تهیه کنم، هرچند که به اندازه محبت‌های او نیست. این روز فرصتی است تا به او بگویم چقدر برایم مهم است و چقدر او را دوست دارم. نتیجه‌گیری در پایان، مادر نماد عشق و فداکاری است. من همواره شکرگزار زحمات و محبت‌های او هستم. امیدوارم همیشه بتوانم او را خوشحال کنم و به او محبت کنم، زیرا او همیشه بهترین حامی و دوست من خواهد بود. مادر، تو را به اندازه کل دنیا دوست دارم!

بگو مادر مثل محبتی است که به تمامی نمی رسد مادرم بهترین فرشته است ......